جایگاه ایمان:
خداوند متعال در قرآن وقتی نعمات را معرفی می کند به نعمت های مادی که میرسد می فرماید: کُلُوا وَارْعَوْا أَنْعامَکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لآَیاتٍ لأُِولِی النُّهى[1]. خودتان و چارپایان با هم بخورید؛ که در این برای خردمندان وزیرکان نشانههای است[2]. یعنی با این نوع بیان حد و اندازهی نعمت های مادی را بیان می کند. اما وقتی نعمت هدایت و تربیت انسان بواسطهی نبوت و امامت را بیان می کند؛ میفرماید: لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یتلو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ[3]. به یقین خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعا پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.منت، همین نعمت بزرگ هدایت وآموختن سعادت از کتاب است. همین منت است که انسان توان شکر گزاری آن را ندارد. نقش امام (ع) تحقق همین منت است. چرا که تمامی آرمان های انبیا و اولیای با وجود آنها محقق میشوند. پس امامت امامان معصوم (ع) بزرگترین نعمت الهی است. اقتضای برهان عقلی و نقلی چنین نعمتی سپاسگزاری مداوم را می طلبد. همین شاکر بودن و ایمان به آنها جهان بینی و درک عمیق از هستی را برای بشر فراهم میکند. اگر این فهم عمیق و ژرف ، تداوم داشته باشد. انسان از دام شیطان رها می شود. وبا تراکم گناه به یاس، ناامیدی وافسردگی دچار نمیشود. تیلیم خان در این باره در جای جای اثر خود به این موضوع اشاره دارد. به عنوان نمونه، در همین وجودنامه میسراید: سکگیزده باشلادوم حق قرآن من. دوققوزومدا یول ارکانه یتشدیم، اون ایکیده اون ایکینی چا غیوردیم. علی اوْل شاه مردانه یتشدیم. در ابیات دیگر شکرگذاری این نعمت بزرگ را در اعتقاد راسخ و پایبندی به دین ومذهب معرفی میکند، شوکر سوبحان ایتدیم نمازوم قیلدیم، مذهب ودین، روکن، ایمانه یتشدیم. یا در منظومهی دیگری کاملا جایگاه محبت و ایمان را با نعمتهای دیگر جدا میکند وبه رتبه وبرجستگی آن اذعان دارد: محبت اولمایان یئرده باغ و گولشنی نئیلیرسن؟ بیرباهارکی خزان اولسون باغ وبوستانی نئیلیرسن تیلیم دئیربوزمانا دونیا قالماز سولئیمانا قازاندیغین وئر ایمانا ایمانسیز جانی نئیلیر سن[4]؟. اگر تیلیم هیچ شعری غیر از این ابیات هم نداشت، همین ابیات فرهیختگی اورا به جهان عیان میکرد . محتوای غنی همین چند بیت او را از محدود شدن در پشت کلمات ترکی عامیانه به بیرون میکشید تا در آسمان ادب ایران زمین همواره بدرخشد.
[1] -طه، آیه، 54.
[2] -تفسیر خواجه عبدالله انصاری جلد دوم ،ص42
[3] -آل عمران 164.
[4] - دیوان تیلیم، ص199.