مشروعیت حکومت از نگاه تیلیم.
کنایه وتعریض دو نوع از انواع بلاغت و اسالیب فصاحتند. و بنا به گفتهی عالمان علم بیان کنایه از تصریح بلیغ تر است سیوطی مینویسد: برای کنایه اسباب وانگیزههای بیان شده است. یکی ازآن آگاهی دادن از عظمت وبزرگی است (نالتنبیه علی عظم القدره[1]). مانند هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ[2] . در این آیه نفس واحده را به کنایه از آدم آورده است. علت تصریح نکردن به آدم این است که میخواهد قدرت وعظمت خداوند را توجه دهد که، این همه انسانها را از یک تن آفریده است. این جا دیگر پای تکرار در میان نیست. شاید تکرار به بعضی مفاهیم لطمه میزند. یا دست مفسران را برای تأویل وتفسیر به نفع خود باز میگذارد و باعث بی ارزش ولوس شدن مطلب میگردد . خداوند در قرآن کریم موضوع اطاعت از خدا و رسول و الولامر را تکرار نمیکند. البته با کنایه هم مطرح نکرده است. فقط به این شکل یک مورد در سورهی مبارکهی نساه آن را بیان کرده است. میفرمایید:أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً[3] . اى کسانى که ایمان آورده اید، ازخدا ، پیامبر و کسانى که امر شما را در اختیار دارند و از خودتان هستند اطاعت کنید. پس اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، چنانچه در امرى از امور دین اختلاف کردید ، آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید. این کار براى شما بهتر و فرجامش نیکوتر است. تیلیم در منظومهی شاه جیقه سی[4] از کنایه برای نشان دادن عظمت موضوع استفاده کرده است. بسیار محققانه، عالمانه ومدبرانه مفهوم اصلی آیه را چنین بیان میکند: هر کرسی نشین لر شاهنشاه اولماز، شاه جیقّه سنی جبرئیلدن پر گرک. هر کسی بر کرسی حکومت بنشیند. نمی تواند شاه شاهان شود، چرا که برای جقه یا مشروعیت ومقبولیت از جبرائیل باید نشانی داشته باشد. از نگاه تیلیم خان تنها کسانی میتوانند بر مردم ولایت داشته باشند که از طرف جبرائیل امین نشانی دارند. عالی ترین مفاهیم قرآنی را به بهترین شکل ممکن و اعجاب انگیز، با کمترین کلمات عرضه کرده است. نه تنها برای حکومت شاه از جبرائیل نشانه میخواهد. بلکه حکومت حاکمان و شجاعت وتدبیر آنها را در راستای حکومت حضرت علی(ع) میخواهد. مئیدان گونو، مرد منم دئیلر، شیکارین دا بیر عَمرو- عنتر گرک. در عرصهی جهاد و حکومت مردان زیادی منم منم میکنند. از نگاه حکیم تیلیم خان منم منم کردن مشکلی را حل نمیکند. بلکه در عرصیه پیکار، شکاری همچون عمروابن عبدود، باید در دستان او بسان (عنتر) میمونی برای بازی باشد. در پایان منظومهی شاه جقیّه سی آورده است تیلیم شاگیرد لیکدن وور ماگینان دم، کلب اولوب قاپیدان گوتورمه قدم. چوخلاری لاف ائدر که من اوستادام، اوستاد علی کیمی شیر نر گرک[5].
منظومههای تیلیم خان حکایت غریبی دارند.این عارف کنار نشین ضمن آشنایی با ادبیات عربی قطعا با علوم اسلامی و قرآن کریم مأنوس بوده است. وی تحت تاثیر شاعرانی مانند شیخ محمدفضولی، ملاپناه واقف و مختوم قلی فراغی هم بوده است. اگر مستقیم هم مکتب نجف را ندیده باشد. قطعا بی ارتباط هم نبوده است. در بعضی اثرهایش رد کتابهای عین الیقین، حق الیقین، حلیة المتقین، تحفتة المجالس به عیان دیده می شود. هرچند که با ادبیات شفاهی وفولکلورغنی ترکها هم آشناست. به هر روی دشت بایات بعد از بابا بیات ، بابای دیگری را از مرغئی به پرواز درآورده است. وی از دوستان ومحبّان حضرت امیرالمومنین علی(ع) است. از همین روی سروده های او شهرت قومی و منطقهای را شکسته و بین المللی شده است. آوازهی شهرت این شاعرمدیحهگو سالهاست که در حافظهی تاریخ به یادگار ماندهاست. البته ماندگاری وی بیشتر به قصائدی مربوط میشود که در مدح اهل بیت پیامبر(ص)سروده است.