4: دشنام و تمسخر خداوند ، انبیاى الهى، امامان، ملائکه و ضروریات دین.
تمسخر خداوند، پیامبران، قرآن کریم، دین و ضروریات آن یکى دیگر از موجبات ارتداد مسلمانان است[1]. قرآن کریم در سوره توبه میفرماید: «یَحْذَرُ المُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِىقُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِءُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ* وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إِ نَّما کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أبِاللَّهِ وَآیاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِءُونَ* لاتَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْکُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَ نَّهُمْ کانُوا مُجْرِمِینَ»؛[2] منافقان بیم دارند که مبادا سورهاى درباره آنان نازل شود که ایشان را از آن چه در دلهایشان هست خبر دهد. بگو: استهزا کنید. بىشک خدا آن چه را که از آن مىترسیدید آشکار خواهد کرد و اگر از ایشان بپرسى چرا این سخنان را گفتید؟ مسلماً خواهند گفت: ما فقط بازى و شوخى مىکردیم. بگو: آیا خدا، آیات او و پیامبرش را استهزا مىکنید؟ عذر نیاورید. شما بعد از ایمانتان کافر شدهاید. اگر از گروهى از شما درگذریم گروهى دیگر را عذاب خواهیم کرد، چرا که آنان تبهکار بودند.
این آیات درباره گروهى از منافقان نازل شده که پس از بازگشت از غزوه تبوک چهار نفر از منافقان در جلوى پیامبر راه مىرفتند و آن حضرت را مسخره کرده، با یکدیگر مىخندیدند که استهزاى آنان به گوش پیامبر رسید[3] و در پى این امر بود که آیات بالا نازل شد و منافقان را براى این عملشان خارج از اسلام و کافر شمرد.
دشنام دادن به پیامبر اسلام (ص) و دیگر انبیاى الهى ومعصومین (ع)
از امورى است که موجب خروج مسلمان از اسلام خواهد شد. قرآن کریم در آیه 74 سوره توبه از سرگذشت گروهى از منافقان خبر داده و مىفرماید:«یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَلَقَدْ قالُوا کَلِمَةَ الکُفْرِ وَکَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ»؛[4]به خدا سوگند یاد مىکنند که سخن ناروا نگفتهاند، در حالى که قطعاً سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کافر شدند.
قرآن کریم در این آیه، گروهى از منافقان را بدان سبب که آشکارا سخنان ناروایى درباره پیامبر اکرم (ص) گفتهاند کافر و خارج از اسلام دانسته است و آنان را در صورت عدم توبه به مجازات تهدید کرده است،
از نظر فقهاى اسلامى سبّ پیامبراکرم (ص) کیفر قتل را در پى دارد، اما این که آیا سبّ پیامبر خود سبب مستقلى براى کشتن فرد است یا این که یکى از اسباب ارتداد بوده و حکم مرتد را خواهد داشت، دو دیدگاه است: گروهى آن را از اسباب ارتداد دانسته و سابّ النبى را مرتد دانستهاند. محقق کرکى مىنویسد: «اگر کسى پیامبر اکرم (ص) را قذف کند مرتد و کشتن او واجب است و در صورتى که به فطرت اسلام زاده شده باشد توبهاش پذیرفته نیست».[5] ابنقدامه از فقهاى اهل سنت نیز مىگوید: «قذف پیامبر اسلام(ص) و مادر آن حضرت موجب ارتداد از اسلام و خارج شدن از مذهب مىگردد».[6] امام خمینى درباره سابّ النبى مینویسند: کسى که العیاذ باللّه پیامبر گرامى اسلام را دشنام دهد، در صورتى که براى جان، مال و ناموس خود یا مؤمن دیگرى ضرر نداشته باشد کشتن او بر هر مسلمان واجب است و در صورت فراهم بودن این شرایط اجازه امام یا نایب او شرط نیست و همین طور است حکم کسى که به یکى از امامان معصوم یا حضرت زهرا(س) دشنام دهد و هتاکى کند، اما براى کسى که بر جان و ناموس خود یا مؤمن دیگرى مىترسد کشتن فرد مذکور جایز نیست.[7]
[1]- نویسندگانی مثل علی سجادی، نادره افشاری، مسعود انصاری ، عبدالله عزیز ، شجاع الدین شفا و... که هرگز تحت تعقیب نبودند.
[2] - توبه، آیات 64-/ 66
[3]. جامع البیان، ج 6، ج 10، ص 220- 221 و مجمع البیان، ج 5، ص 71
[4] - توبه، آیه 74
[5]). جواهرالکلام، ج 41، ص 438
[6] . المغنى، ج 10، ص 231
[7] -. تحریرالوسیله، ج 2، ص 429