درمنظومهی دیگری اشاره به امّی بودن پیامبر(ص) دارد. تیلیم در این منظومه سید المرسلین نبی اکرم(ص) را قاری بی معلم در عرش ترسیم میکند. وی تصویری از داستان لیلت المبیت دارد، در آن شب از طرف خداوند به عنکبوت دستور میرسد جلو غار تاری بتند. چرا که مهمان دارد. عنکبوت همراه با تنیدن تارمیگوید وجود تو ای پیامبر (ص) زینت غار است و... عنکبوت از این که مهمانی ویژه دارد غار را مرتب میکند. تار جلو غار را آنقدر پایین میآورد که اگر کسی بخواهد وارد شود باید تا کمر خم شود. در این منظومه بدون ذکرنام رفیق پیامبر(ص) به خوانندگان و شنوندگان شعرش میگوید:
دور ائیله مجلیسدن نافرمانی دور! بیلمیرم فرمانی نه، فرمانیدور!
رفیق ناجنسی ونافرمان درو چولده بیر فرهاد کش قاری سن قاری
اوآشکار ائیله دی نه خوف ائیله دی عدو لشکرینده نه خوف ائیله دین
شب مئعراج گوردون نه خوف ائیله دین سمالر اوستونده قاری سن قاری.[1]
برخیزید ورفیق نافرمان را از مجلس دور کنید، نمی دانم فرمان پیامبر چه بود، رفیق ناجنس ونافرمان از مجلس ما دورشو. در بیابان پیر عجوزه ای میخواست فرهاد کشی کند. چه چیزی وسری را رفیق تو آشکار میکرد که خوف کردی؟ توکه از لشگر کفر هراسی نداری. شب معراج چه دیده بودی که خوف کردی! ای قاری سما،عرش وآسمانها. هرچند که کسی فضیلت تو را نمی داندوشرحی برای آن ندارد؛ فقط با ذکر فضائل تو به کلمات والفاظ خود شرح و بسط میدهد.تو شرح چهار کتاب مقدسی، و تیلیم می گوید، فقط علی قاری توست وتورا قرائت میکندوبس. لامع دهر نام توست وملائک درعرش برای تو درود میفرستند. لامع دهردور اسم – محمد ملک لر سماده سوؤلللر درود. درود خدا بر توباد. صلوات.