3. مشرکان، شیادان و مدعیان نبوت .
منشأ یا زمینه دیگر براى ارتداد مسلمانان، مشرکان ، بتپرستان، عرفانهای نوظهور، مدعیان وشیادان بدعت گذران، فرقههای نوظهور و عرفانهای کاذب هستند. آنان براى حفظ موقعیت سیاسى و اجتماعى خویش همیشه با پیامبران الهى و پیروان آنان در ستیز بودند، یکى از اهداف اصلى مشرکان ، بتپرستان، عرفانهای نوظهور، مدعیان وشیادان مانند بهائیت، گمراهی موحدان است. با مراجعه به قرآن کریم میبینیم که غیبت چهل روزه حضرت موسى (ع) فرصتى شد تا سامرى با ساختن گوسالهاى از طلا بنىاسرائیل را به شرک و بتپرستى و ارتداد بکشاند: «قالَ فَإِنّا قَدْ فَتَنّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السّامِرِىُّ.... أَلْقى السّامِرِىُّ* فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِىَ»؛[1]
. سامرى براى آنان پیکر گوسالهاى که صدایى داشت بیرون آورد و او و پیروانش گفتند: این خداى شما و خداى موسى است و پیمان خدا را فراموش کرد. خداوند در قرآن کریم در آیات متعددی به این گونه مطالب اشاره میفرمایند. مانند: ابراهیم، آیه 13- اعراف، آیه 88، 89- غافر، آیات 41، 44- ممتحنه، آیه 2- عنکبوت، آیه 12- عنکبوت، آیه 12-. نحل، آیه 106 و ...
4- سلاطین جور
یکى دیگر از عوامل گمراهى و ارتداد مؤمنان حکمرانانى هستند، که براى تداوم و استمرار سیطره و بسط و گسترش حاکمیت جائرانه خود کوشیدهاند مردم را در نادانى و کفر نگاه دارند چنان که قرآن مىفرماید: «فَما آمَنَ لِمُوسى إِلّا ذُرِّ یَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَمَلَاهِمْ أَنْ یَفْتِنَهُمْ وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِى الأَرضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ المُسْرِفِینَ»؛[2][در آغاز] هیچکس به موسى ایمان نیاورد مگر گروهى اندک از فرزندان قوم او، بیمناک از فرعون و اطرافیانش که مبادا آنها را [با فشار و تبلیغات گمراه کننده] از آئینشان منحرف سازند. فرعون در زمین برترىجویى داشت و او از اسرافکاران بود». مراد از «یفتنهم» در این آیه منحرف ساختن از دین و آیین موسى با تهدید و ارعاب است.[3] در سوره بروج میفرماید: «قُتِلَ أَصْحابُ الأُخْدُودِ* النّارِ ذاتِ الوَقُود ...» مرگ بر شکنجهگران صاحب گودال آتش، آتشى عظیم و شعلهور، هنگامىکه در کنار آن نشسته بودند و آنچه را انجام مىدادند [با قساوت و خون سردى] تماشا مىکردند. آنها هیچ ایرادى بر مؤمنان نداشتند جز این که به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند؛ همان کسى که حکومت آسمان و زمین از آن اوست و خداوند بر همه چیز گواه است. کسانى که مردان و زنان باایمان را شکنجه دادند سپس توبه نکردند براى آنها عذاب دوزخ و عذاب آتش سوزان است[4].
معروفاست که به یوسف«ذونواس» آخرین پادشاه از سلسله «حمیر یهودی » خبر آوردند! در سرزمین نجران (شمال یمن) گروهى بر آیین مسیحیت هستند. ذونواس به نجران رفت و آیین یهود را بر جمع ساکنان آن عرضه کرد ولى آنان از پذیرش آیین یهود امتناع کردند. ذونواس دستور داد گودالهایى بزرگ کندند و هیزم در آن ریخته و آتش زدند و گروهى از مؤمنان را زنده در آن آتش سوزاند؛ گروهى را نیز با شمشیر قطعه قطعه کرد، به طورى که شمار سوختگان در آتش و کشته شدهها به بیست هزار نفر رسید.[5]
[1]- طه، آیات 85- 88
[2] - یونس، آیه 83
[3]-مجمع البیان، ج 5، ص 192؛ و نمونه، ج 8، ص 367
[4] -بروج، آیات 4- 10
[5] - الاخبار الطوال، ص 61؛ تفسیر قمى، ج 2، ص 413- 414 و نمونه، ج 26، ص 337- 338